فلسفه طنز با پروفسور استیون گیمبل
تاریخ انتشار: ۲ آذر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۱۴۹۲۵۴
طنز در همه جای زندگی ما وجود دارد. به نظر میرسد ما سخت کوشش کرده ایم که شوخ طبع باشیم و پذیرای شوخ طبعی باشیم، حتی زمانی که همیشه در مورد خنده دار بودن توافق نداریم؛ و این همه جا بودن است که شوخ طبعی را جزء ضروری انسان بودن میکند.
به گزارش سایت گیت، متفکران بزرگ از سراسر جهان طنز را برای هزاران سال بررسی کرده اند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
دلیل این امر؟ زیرا درک اینکه طنز چگونه کار میکند درک بهتر ماهیت تجربه انسانی است. برخی از جنبههای طنز که شما بررسی خواهید کرد عبارتند از:
• معنای “شوخی” نامیده شدن چیزی چیست؟
• آیا شوخ طبعی با میل گوینده تعریف میشود یا پاسخ شنونده؟
• آیا قاببندی چیزی بهعنوان «فقط یک شوخی» از نظر اخلاقی فرد را از بین میبرد؟
• آیا ماهیت زیربنایی طنز برای فرهنگهای مختلف متفاوت است؟
• آیا باید مکانها و موضوعاتی وجود داشته باشد که برای طنز ممنوع باشد؟
این سوالات فلسفه طنز را تشکیل میدهند. پروفسور استیون گیمبل از کالج گتیزبورگ در ۲۴ سخنرانی بصیرتی، آموزنده، روشنگر، و (بله) طنز، شما را با تئوریها و توضیحات فلسفی طنز آشنا میکند، از جناسهای آشکار تا روایتهای پیچیده و پیچشهای حیله گرانه زبان.
کاوش در اشکال رایج طنز روزمرههمه فیلسوفان، از جمله فیلسوفانی که در مطالعه طنز مشارکت دارند، امتحانات خود را با یک سری سؤالات تعریفی و مفاهیم اصلی در مورد موضوع خود آغاز میکنند.
وقتی فکر میکنید که آیا طنز در بین فرهنگها جهانی است یا خیر، عینیت را در مقابل ذهنیت تعریف میکنید، و در رابطه پیچیده بین کمدی و تراژدی کاوش میکنید، به اشکال مختلفی از طنز نگاه خواهید کرد که ما هر روز در تلویزیون، در فیدهای رسانههای اجتماعی خود با آنها مواجه میشویم. در روزنامه، رادیو، و تقریباً در هر جایی که مردم در حال ارتباط هستند. این فرمها عبارتند از:
• وارونه گویی: در حالی که برخی از طنزها صرفاً احمقانه هستند، بسیاری از آنها از وارونه گویی استفاده میکنند، که نتیجه این است که ببینیم چطور چیزها آنطور که فکر میکردید نیستند – که جالب توجه است که شما را ملزم میکند که درک درستی از اوضاع داشته باشید. در واقع، به گفته پروفسور گیمبل، کنایه از جایی است که فلسفه غرب شروع میشود.
• هجو: تقلیدها وجود دارد و جعلی وجود دارد، اما فقط هجو شکلی از تمسخر است که هدف آن تلاش برای بیان نکتهای در مورد فرهنگ انسانی است که فراتر از شوخی است. هجو با چهار ویژگی تعریف میشود: این یک اثر تخیلی است، به زندگی واقعی اشاره دارد، هدف آن طنز است، و طنز آن از اشاره به ایرادات زندگی واقعی ناشی میشود.
• جوک ها: بسیاری از فیلسوفانی که بر روی طنز کار میکنند، جوکها را مطالعه میکنند، که کنشهای گفتاری هستند که ساختار و مکانیسمهای درونی آن نسبتاً آسان است. فیلسوف ویکتور راسکین، که ۴۵ مکانیسم منطقی مورد استفاده برای تولید طنز را برمیشمارد، خاطرنشان میکند که همه شوخیهای کلامی از تغییر آنچه زبانشناسان «اسکریپتها» مینامند در وسط جوک ناشی میشوند.
باز کردن نظریههای جذاب درباره طنزبرای توضیح و درک بهتر طنز، فیلسوفان چندین نظریه طنز را ساخته اند: مجموعهای از شرایط لازم و کافی که ادعا میشود مفهوم طنز را تعریف میکند.
به زبان ساده، پروفسور گیمبل هر یک از شش نظریه اصلی طنز، از نظریههای کلاسیک گرفته تا نظریههای معاصر را باز میکند – و حتی یکی از نظریههای خودش را فاش میکند.
رویکردهایی که در تئوری طنز وجود دارد:
• نظریه برتری: از نظر توماس هابز، شوخ طبعی تحقق شکوه ناگهانی است. یعنی برتری. شوخی کردن به معنای تمسخر است و تمسخر به معنای پایین آوردن کسی یا چیزی زیر سطح خودمان است. خندیدن به یک شوخی، همیشه خندیدن به کسی است.
• نظریه حقارت: در تقابل با نظریه برتری، نظریه حقارت پیشنهاد میکند که جوکها منعکسکننده پذیرش هدف شوخی هستند، به جای تحقیر یا طرد. شوخی کاری است که با کسانی انجام میشود که با آنها احساس راحتی میکنید و شوخی میتواند نوعی پذیرش، همدلی و همبستگی باشد – خندیدن با کسی.
• نظریه بازی: نظریهپردازان بازی استدلال میکنند که شواهد انسانشناختی و روانشناختی به گزارشی از شوخ طبعی اشاره میکند که آن را به گونهای از پدیده کلی بازی تبدیل میکند. اگر کسی شوخی میکند، میگوید فقط «در حال بازی کردن» است. نظریه پردازان بازی معتقدند که این را باید کاملاً تحت اللفظی در نظر گرفت.
• تئوری امداد: برای این نظریه پردازان، شوخ طبعی نتیجه جمع آوری انرژی توسط ذهن برای حل چیزی است که به عنوان یک معما میبیند، اما پس از آن متوجه میشود که این یک شوخی است و نیازی به آن همه انرژی ندارد. سپس بدن آن انرژی اضافی را به عنوان خنده انفجاری آزاد میکند، و شوخ طبعی آرامشی است که ما از آن احساس میکنیم.
• نظریه ناسازگاری: بر اساس این دیدگاه، مفهوم اصلی در ایجاد طنز یک ناسازگاری است، دو چیز که با یکدیگر در تضاد هستند، که با هم جور در نمیآیند. نظریه پردازانی که به این چارچوب نسبت میدهند، بر این باورند که این دلیل موفقیت بسیاری از شوخیهای کلامی است، که در آن ما با انتظارات خاصی روبرو هستیم که در نهایت ناگهان تضعیف میشود.
• تئوری هوشمندی: نظریه شوخ طبعی خود پروفسور گیمبل از جایی متفاوت از دیگران شروع میشود. او ادعا میکند که هیچ ارتباط ضروری بین طنز و خنده وجود ندارد و جوک میتواند به اندازه هر نوع گفته دیگری برای اهداف مورد استفاده قرار گیرد، از جمله برای گفتن (یا منحرف کردن) حقیقت.
پروفسور گیمبل همچنین چندین سخنرانی را به بررسی سوالات اخلاقی مرتبط با طنز اختصاص داده است. علاوه بر این که شما را در مورد اخلاقیات جوکهای قومی و کثیف درگیر کند، در نظر خواهید گرفت که آیا چیزی به نام جوک ذاتاً غیراخلاقی وجود دارد یا خیر، آیا کمدینهای حرفهای معیارهای اخلاقی متفاوتی در هنگام ساختن جوکها دارند یا خیر، و آیا حس شوخ طبعی یک شوخی است یا لازمه یک زندگی خوب.
قدردانی از مضحک بودن طنزپروفسور گیمبل یک مدرس چیره دست است که مهارتهای سخنرانی و دامنه دانش، او را به حق به عنوان یکی از مدرسان محبوب Great Courses ما تحسین کرده است. او قبلاً منطق صوری و پیامدهای علم را بر دنیای مدرن ما – و حتی خود واقعیت – بررسی کرده است. طنز ممکن است همراهی عجیب برای این جستارهای چالش برانگیز فلسفی به نظر برسد، اما برای پروفسور گیمبل یک علاقه شخصی است و او همان رویکرد دقیق فلسفی را با نتایج روشنگرانه در مورد آن به کار میگیرد.
وقتی او در مورد بسیاری از جنبههای جذاب طنز بازیگوش و کنجکاو نیست، با قدرت خود در ایجاد سؤالات و موضوعات به ظاهر پیچیده و بلند، شما را شگفت زده میکند. برای کشف فلسفه طنز نیازی به مدرک فلسفه ندارید. تنها چیزی که نیاز دارید یک ذهن باز است. یک یا دو استخوان خنده دار نیز کمک میکند.
پروفسور گیمبل میگوید: به جای کشتن شوخ طبعی، تجزیه و تحلیل آن به ما امکان میدهد واقعاً از مضحک بودن مضحک بودن قدردانی کنیم. “و امیدوارم که آن را خنده دار بیابید. ”
منبع: فرارو
کلیدواژه: فلسفه طنز قیمت طلا و ارز قیمت موبایل فلسفه طنز شوخ طبعی یک شوخی جوک ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۱۴۹۲۵۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
انتشار اسناد ساواک درباره بازرسی از همسر سیدمصطفی خمینی
فرزند آیتالله مرتضی حائری یزدی و نوه مؤسس حوزه علمیه قم، عروس رهبر انقلاب ۱۳۵۷ و همسر سیدمصطفی خمینی؛ هرکدام این نسبتهای خانوادگی کافی بود تا معصومه حائری یزدی تحتنظر و مراقبت ساواک باشد.
به گزارش ایسنا به نقل از مرکز اسناد انقلاب اسلامی، معصومه حائری یزدی پنجشنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳ در ۸۶ سالگی درگذشت و هشتم اردیبهشت پس از تشییع در حرم حضرت معصومه (س) در بقعه شیخ فضلالله به خاک سپرده شد. محل دفن او از این جهت نمادین است که بقعه شیخ فضلالله نوری در سالهای دور محل ملاقات امام راحل و آیتالله مرتضی حائرییزدی بود که بهجز همکاری در هیئت مصلحان حوزه، هرروز هنگام غروب آنجا باهم گفتوگو میکردند.[1]
ازدواج سیدمصطفی و معصومه در سال ۱۳۳۳، پیوند دو خاندان خمینی و حائری یزدی بود؛ این زندگی مشترک پس از ده سال با تبعید سیدمصطفی خمینی همراه پدر، وارد مرحله تازهای شد و تا زمان شهادت همسر در اول آبان ۱۳۵۶، معصومه حائری بارها برای دیدارش به نجف رفت و برگشت.
یکی از سندهایی که در آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی وجود دارد (شماره پرونده ۳۹۲) ، موافقت اداره کل سوم ساواک با درخواست معصومه حائری برای صدور گذرنامه جهت مسافرت به عراق را نشان میدهد.
طبق این اسناد، شهربانی کل کشور در نامهای محرمانه از ریاست سازمان اطلاعات و امنیت کشور درباره تقاضای صدور پروانه خروج از کشور استعلام میگیرد:
«شهربانی کل کشور
تاریخ ۴۶/۶/۱۳
از شهربانی کل کشور (اداره اطلاعات)
به تیمسار ریاست سازمان اطلاعات و امنیت کشور
درباره معصومه حائری یزدی فرزند مرتضی شناسنامه ۶۹۲۳۵ قم متولد ۱۳۱۷
نامبرده بالا طی تسلیم شرحی اعلام نموده مدتی قبل برای دیدار بستگان خود از عراق به ایران مراجعت و جهت بازگشت به کشور مزبور به منظور ملحق شدن به همسرش حاج سیدمصطفی خمینی تقاضای صدور پروانه خروج نموده است. خواهشمند است دستور فرمائید نسبت به انجام درخواست مشارالیها نظریه اعلام دارند.
رئیس شهربانی کل کشور . سپهبد مبصر از طرف سرتیپ صمد پاکپور»
اداره کل امنیت داخلی ساواک در گزارشی خیلی محرمانه دستور میدهد که ضمن موافقت با عزیمت عروس آیتالله خمینی در موقع خروج او بازرسی بدنی شود:
«سازمان اطلاعات و امنیت کشور
تاریخ: ۴۶/۶/۱۹
گزارش
درباره: بانو معصومه حائری یزدی (همسر مصطفی خمینی فرزند آیتالله خمینی)
محترماً به عرض میرساند شهربانی کل کشور صلاحیت مشارالیها را جهت صدور پروانه خروج به مقصد کشور عراق از ساواک استعلام نموده است.
با توجه به اینکه همسر مشارالیها در عراق بسر میبرد و قبلاً هم با عزیمت او موافقت گردیده در صورت تصویب ضمن موافقت با عزیمتش در موقع خروج او از مرز ضمن بازرسی وسائلش توسط بانوئی بازرسی بدنی هم انجام شود.»
در نهایت اداره کل سوم ساواک با سفر او به عراق موافقت میکند:
«سازمان اطلاعات و امنیت کشور
از اداره کل سوم
به مدیریت کل اداره نهم (۹۱۱)
درباره: معصومه حائری یزدی فرزند سید مرتضی
بازگشت ۹۱۱/۷۸۶۹-۴۶/۶/۱۸
عزیمت مشارالیها به کشور عراق از نظر این اداره کل بلامانع است.
مدیرکل اداره سوم. مقدم۴۶/۷/۱»
رفتوبرگشت همسر سیدمصطفی خمینی به ایران در سالهای بعد هم از سوی ساواک تحت نظر بود؛ یکی در سال ۱۳۵۵ گزارش ساواک قم درباره سفر بانو خدیجه ثقفی (همسر امام) با معصومه حائری یزدی (همسر مصطفی خمینی) و نوههای ایشان از عراق به تهران و قم به منظور دیدار اقوام.
در این گزارش با موضوع «ورود همسر و عروس خمینی به ایران» آمده است: « روز پنجشنبه ۳۵/۴/۳ همسر خمینی به اتفاق عروسش (همسر مصطفی) و نوههایش از بغداد وسیله هواپیما وارد تهران شدند. همسر خمینی به منزل پدرش رفته و چند روزی برای دیدن خویشاوندانش در تهران خواهد ماند ولی همسر مصطفی (عروس خمینی) به قم آمده و به منزل آقا مرتضی حائری وارد شده است. همسر محمدعلی موسوی که دختر آقای بنابی است و در نجف با عروس خمینی سابقه دوستی داشته در قم به ملاقات ایشان رفته بود و از قول وی نقل میکرد که آقای خوئی اخیراً که خواست درس شروع کند کسی را نزد آقای خمینی فرستاد و از ایشان صلاح کرد و به صلاح آقای خمینی درس را شروع کرده است لکن خود خمینی تاکنون درس شروع نکرده و از وضع آنجا بسیار ناراحت است. وی افزوده بود که وضع آخوندها در نجف فعلاً تا حدودی خوب است و افرادی که از طرفداران خمینی هستند به هیچ وجه مورد تعرض حکومت واقع نمیشوند بلکه از دیگران آزادتر زندگی میکنند ولی حوزه نجف بسیار محدود شده است و اضافه کرده بود که محمدعلی منتظری هم در نجف است و اکثراً به مسافرت میرود.
نظریه شنبه - نظری ندارد.
نظریه یکشنبه - مفاد گزارش صحیح است. همسر مصطفی خمینی دختر آقای مرتضی حائری است که به منطور دیدن والدین و خویشاوندانش به ایران مراجعت کرده و به قم آمده. ضمناً همسر خمینی هم دختر ثقفی است و والدینش در تهران سکونت دارند. نامبرده مسلماً پس از مدتی طبق معمول به منظور دیدن فرزندانش به قم خواهد آمد.
نظریه دوشنبه - نظریه یکشنبه مورد تایید میباشد. ضمناً دو برگ فتوکپی نامه خمینی و همسرش که برای دخترشان به آدرس قم ارسال شده جهت مزید استحضار به پیوست تقدیم میگردد.
نظریه سهشنبه - مفاد گزارش خبر و نظرات داده شده مورد تائید است.»
چند ماه پس از شهادت آیتالله سیدمصطفی خمینی، اداره کل سوم ساواک در ۲۲ تیر ۱۳۵۷ از ساواک اراک برای تحقیق در زمینه بازگشت فرزند و همسر او به قم استعلام کرد: «طبق اطلاع نوه خمینی به نام حسین مصطفی خمینی فرزند مصطفی به اتفاق مادرش به ایران عزیمت و گویا در قم سکونت دارد. سریعاً در این زمینه تحقیقات لازم معمول نتیجه اعلام - ثابتی
گیرنده - سازمان قم جهت اقدام لازم و اعلام نتیجه»
سه ماه بعد نمایندگی ساواک در کویت در گزارشی خیلی محرمانه، منشأ تأیید نگرانی آیتالله شهابالدین مرعشی نجفی و علمای تهران و قم از محاصره منزل امام خمینی توسط دولت عراق را «همسر مصطفی مرحوم» عنوان کرد:
«موسویان ضمن یک تماس تلفنی با شیخ فتوت در کویت به او گفته آقایان نجفی مرعشی و چند تن از علماء در تهران و قم اطلاع پیدا کردهاند که منزل آقا (خمینی) را دولت عراق محاصره کرده و آقایان ناراحت هستند. شما تحقیق کنید و نتیجه را به ما بگوئید. شیخ فتوت هم کوشش کرد که مستقیما با منزل خمینی تماس بگیرد ولی نتوانست و سپس به منزل پسرش مرحوم مصطفی تلفن کرد و عروس خمینی موضوع را تأیید و اضافه نمود که آقا برای نماز و زیارت به حرم میروند ولی خیلی از این وضع ناراحت هستند و دولت عراق تحت عنوان محافظت از آقا این کار را میکند اما چون اعتراض کردهاند قرار است تا فردا مأمورین را بردارند و لذا فردای روز بعد شیخ نامبرده تلفن کرده و متوجه شده که منزل از محاصره خارج شده است.
نظریه منبع - زمانیکه مصطفی خمینی زنده بود شیخ فتوت به لحاظ روابط و آشنایی قبلی با او از قم به منزل آنان در عراق میرفت و با این لحاظ عروس خمینی او را کاملا میشناسد و مطالبی را که میگوید صحت دارد.
نظریه ۱ - مفاد گزارش و نظریه منبع صحت دارد.
نظریه ۲- نظریه ۱ مورد تأیید است.»
پینوشت:
1- زندگانی زعیم بزرگ عالم تشیع آیتالله بروجردی، علی دوانی، ص 313
انتهای پیام